۱۳۸۷ اسفند ۲, جمعه

ای پارس نکن

من ندانم "پارس کردن"از کجایت آمده
تنها می بینم که این یکسره در عرعر توست

پارس کردنی نباشد،چون که او سرور توست
تو نمی فهمی که آنچه کردنیست مادر توست

کِی رسد دست سگی بر پارس،تا کاری کند
آنچه سگها می کنند هر روز و شب خواهر توست

درشگفتم تو چرا هردم بگویی:پارس!نکن! ای پارس! نکن!
آیا پارس گاینده است یا اینکه او شوهر توست؟