۱۳۸۷ مهر ۲۷, شنبه

با فردوسی

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد ----------- که رحمت برآن تربت پاک باد
کسی را ز ترکان نباشد خرد------------- کز اندیشه ی خویش رامش برد
چو بشنیدم این جاودانه سخن---------------- بگفتم کجایی تو مرد کهن؟
گذشته زمانی که بود ترک خر---------------- پدید آمده روزگاری دگر
درنده شده ترک همچون سگ است--- تهی مغز وبی غیرت وبی رگ است
نمک میخورد وی ز ایران زمین------------نمکدان شکسته،ستیزدزکین
دهان هرزگی بس به کورش کند--------- دلش رابه ننگ خودش خوش کند
چو بیند زبانش کم و ناتوان------------- بتازدبه فارسی چودیوانگان
ز گستاخی مهمان ناخوانده میزبان شده---- کهن بوم ایرانیان مهدترکان شده
کنون ای بزرگمرد ایران زمین---------- توخودگفته ام رازایشان ببین
نگویم که ترک را خرد در سر است--- که امروزه اوهم سگ وهم خراست

هیچ نظری موجود نیست: